کتابایی که تو این چند روز خوندم با یه توضیح کوتاه ازشون... ایده ی هلن :) خیلی قشنگه. ممنون از دعوتش. هرکسی که اینو می خونه و دوست داره بنویسه دعوته :)

پای چپ من - کریستی براون

این یه داستان واقعیه. براون داستان خودش رو نوشته، فقط با پای چپش. اون تو یه خانواده ی پرجمعیت به دنیا اومده (17 تا خواهر و برادر داره...) نمی تونه حرف بزنه و جز پای چپش نمی تونه بدنش رو هم تکون بده... در یک کلمه قشنگ بود. از روش هم یه فیلم ساختن که دنیل دی لوئیس بازی کرده و برای این بازی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. خیلی هم پیشنهاد نمی شه ولی قشنگه.

مطلقا تقریبا - لیزا گراف

داستان درباره یه پسر 10سالس به اسم آلبی که تقریبا هیچ دوستی نداره، ریاضیش خوب نیست و نمی تونه خوب بخونه. از مدرسش اخراج می شه و مجبور می شه از تنها دوستش جدا بشه. اما پرستار جدیدش که برخلاف پدر و مادرش به آلبی اصرار نمی کنه کتابایی در حد سن خودش بخونه و بدون حتی یک روز غیبت سر کلاس های درسش حاضر بشه به آلبی کمک می کنه که اعتماد به نفس پیدا کنه و خودش رو همونطوری که هست بپذیره. آلبی می فهمه که «باحال بودن» توی مدرسه اصلا باحال نیست و یاد می گیره که وقتی کسی بهش می گه منگل نباید ناراحت بشه و نباید کنترلش رو از دست بده.

کتاب قشنگی بود با قلمی روون و ساده. فصل هاش هم کوتاه بودن و تو هر کدوم از اون ها یه اتفاق رو خیلی کوتاه توضیح می داد. من قلم لیزا گراف رو خیلی دوست دارم اما این کتابش یکم برام خسته کننده بود. چتر تابستان و کلاف پرگره قشنگ تر و با پردازش بهتری نوشته شده بودن. اما اگه به این جور ژانرها علاقه دارید مطمئنم خوشتون می آد.

هفت تا هفت تا - هالی گلدبرگ اسلن

صفحه ی حدودا 4 بود که پدر و مادر ویلو، یه دختر یازده ساله، تو تصادف ماشین می میرن و ویلو یتیم می شه و از اونجایی که فامیلی هم نداره که بره پیششون، خانواده ی یکی از دوستاش که وضع مالی خوبی ندارن سرپرستی موقت اونو قبول می کنن. ویلو دختر خیلی باهوشیه و اون قدر اطلاعات عمومیش بالاست که تست های تیزهوشان و امتحانات دانشگاه های پزشکی رو بدون هیچ غلطی جواب می ده. مدرسه فکر می کنه تقلب کرده و اونو می فرستن پیش مشاور. کتاب خیلی تاثیرگذاری بود. ویلو دو نفر از بهترین و تنها آدم هایی که توی زندگیش بهش اهمیت می دادن رو از دست می ده و درعرض چند ماه هفت نفر رو پیدا می کنه که بی اندازه براش ارزش دارن... فصل های کتاب یکی درمیون از اول شخص به سوم شخص تغییر می کنه و یجورایی جالبه. واقعا پیشنهاد می شه و خیلی خیلی قشنگه. جزو رمان هاییه که باید خواند :)

جز از کل - استیو تولتز

اگه هنوز جز از کل رو نخوندید باید بگم که نصف عمرتون برفنا رفته و قاطعانه و عاجزانه خواهشمندم که برید بخونید و از قطر زیاد کتاب وحشت نکنید لطفا. کتاب اونقدر قشنگ نوشته شده که اصلا متوجه گذر زمان نمی شید. داستان درباره ی خانواده ی «دین» هست. خانواده ای که به جرئت می تونم بگم بدبخت ترین خانواده در طول تاریخ حساب می شن! یکی از پسراشون بزرگ ترین خلافکار استرالیاست و اون یکی یه فیلسوف که تو حرف هاش یه خط درمیون از فروید و داروین نقل قول می کنه و ایده های احمقانه و خاصی داره که وقتی اجراشون می کنه همه رو به خاک سیاه می نشونه.

داستان هم از زبان مارتین دین تعریف می شه هم از زبان پسر مارتین، جسپر. کتاب یکم فلسفیه چون مارتین بلاخره یه فیلسوف محسوب می شه. طنز ظریفی هم داره که خیلی جالب کرده داستان رو. اتفاقات خیلی خاص بودن و اصلاااا و اصلاااا کلیشه ای نبود. جالب ترین کتابی بود که تابحال خوندم و واقعا پیشنهاد می شه. این اولین رمان استیو تولتزعه و نوشتنش 5 سال طول کشیده.

چیز جالبی که توجه همه ی منتقدین رو جلب کرده نحوه ی شروع این کتابه که به نظرشون بهترین و پرکشش ترین شروع بین رمان هاست:

هیچ‌وقت نمی‌شنوید ورزشکاری در حادثه‌ای فجیع حس بویایی‌اش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان‌ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده‌مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درس من؟ من آزادیی‌ام را از دست دادم.

هنر ظریف رهایی از دغدغه ها - مارک مانسن

بعد از خوندن کتاب خودت باش دخترِ ریچل هالیس این دومین کتابی بود که توی این زمینه می خوندم. کتاب خوبی بود و بعضی قسمت هاش واقعا آدمو به فکر فرو می برد. تنها چیزی که می خواست بهمون تو کتاب بگه این بود که «دغدغه هامون رو درست انتخاب کنیم» و بیخودی نگران چیزای کوچیک نباشیم. مارک مانسن معتقده که فقط کافیه بدونیم باید دغدغه ی چی رو داشته باشیم و اون وقت دیگه احساس ناامیدی و پوچی نداریم. بعضی جاها موافق نبودم باهاش ولی در کل چیزای خوبی می گفت و اگه به این جور کتابا علاقه دارید پیشنهاد می کنم بخونید حتما. توی طاقچه با تخفیف هست. کوتاهه و آخرش هم با یه داستان کوتاه جالب تموم می شه که باید بخونید فقط :))

یکی از ما دروغ می گوید - کارن. ام مک منس

بذارید از همین اول بگم. پایان کتاب رو دوست نداشتم. واقعا ناامید شدم آخرش. ولی پردازش خیلی قوی بود و دقیقا تا ده صفحه مونده به آخر کتاب معتقد بودم یکی از بهترین کتابای جناییه که تاحالا خوندم... داستان درباره سایمونه که یه پسر دبیرستانیه گوشه گیره و یه نرم افزار داره که توش رازهای بقیه بچه های مدرسه رو فاش می کنه برای همه. سایمون یه روز به طرز مشکوکی می میره و چهار نفر متهم اصلی این قتل هستن. و... اینجا همه دارن دروغ می گن حتی اون کسی که بنظرتون خیلی معصومه و امکان نداره دروغ بگه. خلاصه که... جز پایانش یه کتاب جنایی و عاشقانه ی قشنگه.

زندگی داستانی ای. جی. فیکری - گابریل زوین

این... فقط... خیلی قشنگ بود. فقط می تونم بگم برید بخونید و لذت ببرید :)

بچه های خاص خانه ی خانم پریگرین - رنسام رینگز

یه داستان تخیلی جالب که وقتی فهمیدم مجموعس و جلدهای بعدیش توی طاقچه و فیدیبو نیست و انگار حتی ترجمه هم نشده از زندگی ناامید شدم قشنگ. کتاب قشنگی بود ولی پیشنهاد می کنم صبر کنید جلدای بعدیش ترجمه بشن بعد برید سراغش :) چون اصلا مشخص نشد چی به چیه و داستان نصفه موند عملا.

یکی برای خانواده ی مورفی و بیرون ذهن من هم اونقدر قشنگ بودن که پست اختصاصی دارن برای خودشون و پیشنهاد می شن خیلی زیاد.