Magic Spirit

۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

چالش ساکورا

این چالش خیلی خفن، شروعش از وبلاگ وایولته و مرسی ازش بابت دعوت. T~T

1. اولین انیمه ای که دیدین چی بود؟

گمون کنم قهرمانان تنیس بود... هیچ وقت هم کامل پخشش نکردن و من هنوز می خوام بدونم آخرش واقعا چیشد و حوصله م هم نمی کشه ببینم. :)) بچه که بودم واقعا دوستشون داشتم، ولی بعدا که دوباره تلوزیون داشت پخش می کرد و یه تیکه ش رو دیدم، واقعا نفهمیدم از چیش خوشم می اومد.

2. اولین کراش انیمه ای تون رو بگین؟

گینتوکی... هق... موجا موجای احمق.

3. انیمه ای هست که دوستش داشته باشین ولی امتیاز پایینی داشته باشه؟

عامم... 7.5 پایین محسوب می شه؟"-"

4. تصمیم دارین امسال چه انیمه هایی رو تماشا کنین؟

یه لیست خیلییی بلند بالا دارم! چندتاشون که دیگه واقعا تصمیم گرفتم ببینم:

Steins Gate

Mushishi

kono oto tomare

Maquia

Whispers of the heart

Hotarubi no morie

و خیلییی انیمه ی سینمایی دیگه. تقریبا دو برابر سریال ها.

5. آزار دهنده ترین شخصیت انیمه ای که می شناسین کیه؟

سوکی و سا-چان از گینتاما. خیلی طرفدار دارن، ولی خب بنظر من یکم رو مخ بودن. "-"

6. انیمه ی مورد علاقه تون کدومه؟

"-" این خیلی سوال نامردیه ایه. من واقعا نمی تونم بین اتک و جوجیتسو یکی رو انتخاب کنم.

7. کدوم انیمه رو هیچ وقت نمی خواین تماشا کنین؟

عام... این انیمه های عاشقانه ی آبکی. :")

8. یه انیمه نام ببرید که شدیدا با احساساتتون بازی کرد؟

Plastic memories

Shigatsu wa kimi no uso

و فول متال!

9. شخصیت انیمه ای زن مورد علاقه تون کیه؟

کاگورا و نوبومه از گینتاما. نوبارا هم از جوجیتسو با اینکه نقشش تا اینجا خیلی کم بوده، ولی از فیوریتامه. T~T

10. شخصیت انیمه ای مرد مورد علاقه تون کیه؟

اوو... خیلیا... اصلا نمی تونم نام ببرم، می ترسم یکیشون از قلم بیفته...

11. غم انگیز ترین صحنه ی مرگ توی کدوم انیمه اتفاق افتاد؟

گمونم توی گینتاما.

12. کدوم انیمه بهترین صحنه های مبارزه ای رو داره؟

جوجیتسو. گرافیکش خیره کننده ست. و بعد از اون هانتر ایکس هانتر.

13. یه نقل قول از انیمه ی مورد علاقه تون بگین؟

یاد گرفتن بدون درد و رنج اتفاق نمی افته. اگه بهاش رو نپردازی، نمی تونی به دستش بیاری. با تحمل درد و رنج و فائق اومدن بهش، می تونی قلبی قدرتمند به دست بیاری. قلبی تمام فلزی!

14. کدوم انیمه بهترین موسیقی رو داشت؟

اتک... و تا ابد اتک. TT

16. دوست دارین با کدوم شخصیت انیمه ای برین خرید؟

"-"... وای هیچ ایده ای ندارم. ولی گمونم با گوجو-سنسی و یوجی و بقیه خرید رفتن خوش بگذره. شاید یکی بخواد اون وسط مخ فوشیگورو رو بزنه D:

17. شخصیتی هست که دوست داشته باشی بکشیش؟

زیک. البته یکمم دلم به حالش می سوزه، ولی بنظرم اگه بمیره همه راحت شن.

18. انیمه ای هست که هنوز نیومده و خیلی منتظرشین؟

ناتسومه T~T هروقت بهش فکر می کنم قلبم درد می گیره. و البته! هانتر ایکس هانتر رو فراموش نکنید. فکر کنم مانگاکاش مرده. *خدانکنه گویان نچ نچ می کند.

سیزن 4 پارت 2 اتک و سیزن 2 جوجیتسو رو هم اضافه می کنم. *بهار با چه دلیلی زندگی کنم؟

نزدیک بود کیمتسونو یایبا رو یادم بره!

19. شخصیتی هست که دوست داشته باشین بیارینش خونه تون؟

نه "-" بیشتر ترجیح می دم برم خونه شون.

 

آرورا-چان، Alex Ai، آکامه و ناستاکا، اگه دوست داشتید، خوشحال می شم بنویسید. :")

+ همه ش جوجیتسو بود که "-" کی انقدر عمیق وارد قلبم شد؟ "-"

CM [ ۱۷ ] // Nobody - // جمعه ۶ فروردين ۰۰

April Journaling

از کی اینجا تبدیل شد به جایی برای نوشتن چالش های سی روزه؟ =) درهرحال، این چالش مال آوریله، ولی خب اگه می خواستم تا آوریل صبر کنم، قطعا یادم می رفت شروع کنم. دیگه شیش روز زودتر شروع کردن چندان مهم نیست :دی چالش اینه.

CM [ ۴۳ ] // Nobody - // پنجشنبه ۵ فروردين ۰۰

سلامی دوباره، سر الکس عزیز!

سر الکس عزیزم،

دقیقا چه موقع نامه نوشتن برایت بعد از تحویل سال درحالی که کنارم نشسته‌ای و پیراهن شوالیه‌‌ایت را پوشیده‌ای یک رسم شد؟ خودم هم نمی‌دانم. اما سال‌نوی امسال، یکی از بهترین‌ها بود. مهم نیست که سفره هفت‌سین نداشتیم، یا فقط خودمان بودیم، یا من همه‌اش سرم توی گوشی بود و تند تند تایپ می‌کردم، تشکر می‌کردم، با نجمه ذوق می‌کردیم و این‌ها. اصلا مهم نیست که لحظه تحویل داشتم با خودم فکر می‌کردم و اصلا نفهمیدم کی تحویل شد. اصلا مهم نیست که حالا دوباره همه چیز تکراری شده و مثل هر شنبه، جوجستو می‌بینم. واقعا مهم نیست که حالا دوباره آن خوشحالی قبل از عید را ندارم. چون گمانم نوروز هم همین است، خوشحال بودن برای چند ساعت و دوباره زندگی عادی را از سر گرفتن. بلاخره باید همین چند ساعت شادی را دو دستی بچسبیم. 

اما سرالکس عزیزم، خودت می‌دانی چقدر از تبریکات سال نو خسته شده‌ام. آرزوهایم ته کشیده‌اند. بزرگ‌ترین خوبی سال نو تنها این بود که دوباره می‌خواهم متن‌های مزخرف و نصفه و نیمه‌ام را اینجا بگذارم. و البته! فراموش نکنیم که بلاخره توانستم بعد از چند ماه در آغوشت بکشم. تو زیاد از اینجور چیزها خوشت نمی‌آد، خودم هم می‌دانم. بخاطر همین باید از تک تک فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرم. پارسال برایت نوشته بودم که می‌ترسم ترکم کنی و پادشاهی را به دستم بدهی، می‌ترسیدم که بگذاری بروی. اما خب، این ترس‌ها مانند پارسال دیگر گذشته‌اند. حالا می‌دانم که حتی اگر جوانی را هم تمام کنی، بیخ ریش خودمی. و از این بابت خوشحالم. درست است که امسال نتوانستیم پیراهن‌های شوالیه‌ای خوبی مانند پارسال پیدا کنیم، اما همین که در قلبمان شمشیرهایمان را نگه داشته بودیم و داستان برادریمان را می‌نوشتیم، کافی بود.

سی و شش روز دیگر تولدت است. پارسال هم همین را گفته بودم! سی و شش روز دیگر تولدت است و من از حالا ذوق زده‌ام. چرا؟ شاید چون می‌توانم یک بار دیگر در آغوشت بکشم. گفته بودم که می‌دانم چقدر از این چیزها بدت می‌آید؟ بله. گفته بودم.

سرت را درد نمی‌آورم. به هرحال هر روز و هر ساعت دارم با حرف‌های مسخره‌ام مخت را می‌خورم. فقط می‌خواستم رسم هرساله‌مان را به‌جا بیاورم. می‌دانی که، سرالکس و سر ویلیامز نباید فراموش شوند.

با عشق و احترام، سر ویلیامز.

CM [ ۴ ] // Nobody - // يكشنبه ۱ فروردين ۰۰