با تموم شدن چالش قبلی، همه ش احساس می کردم یه چیزی توی روزم خالیه. بخاطر همین تصمیم گرفتم این رو شروع کنم که سوال هاش نسبتا آسونه و نوشتنش خیلی هم طول نمی کشه. :)


شروع: یکشنبه، 25 خرداد 1399

روز اول - بهترین کتابی که توی سال گذشته خوندی؟

سال پیش کتابای خوب زیادی خوندم. و تصمیم گیری سخته واقعا. ولی کتابی که خیلی ازش لذت بردم و نتونستم حتی یه لحظه هم بذارمش زمین، مجموعه مسابقات عطش مبارزه بود.

روز دوم - کتابی که بیشتر از سه بار خوندی؟

هری پاتر (نزدیک به 10 بار...)، کبوترهای وحشی، یک جور خوشبختی، مجموعه دلتورا.

روز سوم - مجموعه ی مورد علاقه‌ت؟

کوئوت شاه کش، گسسته، دلتورا، پنجگانه افسانه، پرسی جکسون، داس مرگ. و در صدر این لیست نام زیبای هری پاتر می درخشد. :)

روز چهارم - کتاب مورد علاقه‌ت توی مجموعه ی مورد علاقه‌ت؟

(از اونجایی که روز قبل همه ی مجموعه های مورد علاقه م رو نوشتم، امروز هم باید جلد مورد علاقه ی همه شون رو بگم. :دی)

کوئوت شاه کش: جلد اول - نام باد (قسمت سوم)

گسسته: جلد سوم - بی روح

دلتورا: جلد هشتم - بازگشت به دل

پنجگانه افسانه: جلد اول - آشیانه افسانه

پرسی جکسون: جلد یازدهم - مجازات آپولو (قسمت اول)

داس مرگ: جلد اول - داس مرگ

هری پاتر: جلد ششم - شاهزاده دورگه (قسمت دوم)

روز پنجم: کتابی که تو رو خوشحال می کنه؟

راستش همین قضیه که کتابی دارم برای خوندن، یا وقت هایی که کتاب جدید می خرم، کلی خوشحالم می کنه. ولی اگه یه روز بلاخره بتونم جلد آخر ارباب حلقه هارو بخونم قطعا اون روز از شدت شادی سکته خواهم کرد.

روز ششم: کتابی که تو رو ناراحت می کنه؟

سه شنبه ها با موری، بیرون ذهن من، هیچ کس، ماجرای عجیب سگی در شب، خانه ی خودمان، جلد نهم حماسه ی دارن شان.

روز هفتم: کتابی که باعث می شه بخندی؟

راستش تنها کتابی که سرش خندیدم کلی، گردان قاطرچی ها بود. یعنی اصلا کتاب طنز جز این نخوندم. =)

روز هشتم: کتابی که تعریف زیادی ازش شنیدی ولی قشنگ نبوده؟

تابستان قوها، نیروی برتر لاکی، (این دوتا تنها برنده های نیوبری بودند که دوستشون نداشتم.) بلندی های بادگیر.

روز نهم: کتابی که فکر می کردی ازش خوشت نمی آد ولی در نهایت خیلی دوستش داشتی؟

کمدی الهی، برده ی رقصان، کتاب های آیزاک آسیموف (به خصوص مجموعه ی بنیاد).

روز دهم: کتابی که تو رو یاد خونه می ندازه؟ (:|)

والا نمی دونم. نیست همچین کتابی.

روز یازدهم: کتابی که ازش متنفری؟

از این کتاب ها "متنفر" نیستم، فقط دوستشون ندارم: هری پاتر و فرزند نفرین شده، بازگشت هرداد.

روز دوازدهم: کتابی که هم زمان، هم دوستش داری و هم ازش متنفری؟

پیش از آن که بخوابم. (بازم "متنفر" نیستم، فقط نمی دونم که دوستش دارم یا نه. :|)

روز سیزدهم: نویسنده مورد علاقه ت؟

از اونجایی که من واقعا نمی تونم یکیشون رو انتخاب کنم:

دی.جی.مک هیل (نویسنده ی پندراگن)، جی.کی.رولینگ (نویسنده ی هری پاتر)، پاتریک راتفوس (نویسنده ی کوئوت شاه کش)، ریک ریوردن (نویسنده ی پرسی جکسون)، نیل شوسترمن (نویسنده ی داس مرگ، گسسته، چلنجر دیپ)، لوییس لوری (نویسنده ی بخشنده)، جی.آر.آر.تالکین ( ارباب حلقه ها :) ).

روز چهاردهم: کتابی که به فیلم تبدیل شده و اصلا بهش وفادار نبوده؟

هری پاتر.

روز پانزدهم: شخصیت مرد مورد علاقه؟

منو مجبور نکنید که از بین پروفسور اسنیپ و گولان تروایز یکی رو انتخاب کنم...

روز شانزدهم: شخصیت زن مورد علاقه؟

میراکل.

روز هفدهم: محبوب ترین جمله ی کتاب محبوبت؟

- مادرم می گه خدا هیچوقت چیزی بهمون نمی ده که نتونیم از پسش بربیاییم.

- به نظرم خدا اینارو به ما نداده، همون جور که به بچه های کوچیک سرطان نداده، یا برده نشدن آدمای فقیر توی قرعه کشی هیچ ربطی به خواست خدا نداره. اگه خدا چیزی بهمون داده باشه، قدرت کنار اومدنه.

- اونایی که نمی تونن کنار بیان چی؟

- خب معلومه! اونا کسایی هستن که خدا خیلی خیلی ازشون متنفره.

چلنجر دیپ - نیل شوسترمن

روز هجدهم: کتابی که انتظار داشتی قشنگ باشه ولی تورو ناامید کرد؟

ملت عشق، مرگ یا بستنی، مجموعه ی دموناتا (نبرد با شیاطین)، امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت.

روز نوزدهم: کتاب موردعلاقه ای که به فیلم تبدیل شده؟

هری پاتر، مسابقات عطش، مردی به نام اوه، بخشنده، ارباب حلقه ها، کتاب دزد.

روز بیستم: کتاب عاشقانه ی موردعلاقه؟

خطای ستارگان بخت ما، ما تمامش می کنیم.

روز بیست و یکم: اولین رمانی که خوندی؟

راستش یادم نمی آد که بینوایان بود یا مجموعه ی دلتورا. شایدم خانه ی خودمان... واقعا یادم نیست. ولی از همون رمان های کتابخونه ی دبستانم بود. :دی

روز بیست و دوم: کتابی که باعث شد گریه کنی؟

جلد نهم حماسه ی دارن شان (تا مدت ها بعد از خوندنش افسرده بودم)، یکی برای خانواده ی مورفی، بیرون ذهن من، از طرف آبری با عشق، جلد اول مجموعه ی گسسته.

روز بیست و سوم: کتابی که برای یه مدت طولانی ای می خوای بخونیش ولی هنوز نخوندی؟

شش کلاغ، جایی که کوه بوسه می زند بر ماه، به خاطر وین دیکسی، کمی دیرتر، کابوک و...

روز بیست و چهارم: کتابی که آرزو می کنی افراد بیشتری خونده بودنش؟

مجموعه ی چهار جلدی بخشنده، چلنجر دیپ، و مهم تر از همه، مجموعه ی سه جلدی بال نقره ای.

روز بیست و پنجم: کارکتری که بیشتر از بقیه باهاش حس همزات پنداری داری؟

شاید میراکل... (از کتاب هیچ کس)

روز بیست و ششم: کتابی که نظرت رو درباره ی یه چیزی عوض کرده؟

کتاب بادبادک باز نظرم رو درباره ی افغانستان تغییر داده. پنماریک هم نظرم رو نسبت به کتاب های کلاسیک تغییر داد. :)

روز بیست و هفتم: بیشترین سورپرایز توی داستان یا پایان غافل‌گیر کننده؟

جلد چهارم هری پاتر (جام آتش)، داس مرگ، پرده (آخرین پرونده پوآرو).

روز بیست و هشتم: عنوان مورد علاقه؟

روز بعد از معمولی بودن دنیا، جنگ چهارشنبه ها، وقتی که شهر خفته است، z مثل زکریا، من هشتمین آن هفت نفرم.

روز بیست و نهم: کتابی که همه ازش متنفر بودن ولی تو دوستش داشتی؟

نیست همچین کتابی.

روز سی‌ام: موردعلاقه‌ترین کتابت؟

از اونجایی که اگه بخوام به این سوال جواب بدم یه لیست خیلی خیلی طویل درست می شه، ترجیح می دم کلا جواب ندم. :)

پایان: سه‌شنبه، 24 تیر 1399