به همین زودی وقتش رسید که لبخندهای 99 رو بنویسیم؟

شروع از وبلاگ شارمین. :)

 

1. اون روزی که کالیمبا اومد.

2. ویس های بیبی ترول. (مخصوصا اونایی که سه دقیقه و بیشترن.)

3. تبلت جدید.

4. وقتی داشتم ستاره ها رو نگاه می کردم، بعد از یک سال.

5. وقتایی که رومینا بهم می گه فرشته.

6. تمام حرف های قشنگی که بهم گفتن، و همه شون رو توی دفترچه م نوشتم.

7. کتاب ها! کتاب های فوق العاده ای که توی سه ماه طاقچه بی نهایت خوندم. + تک تک انیمه ها و سریال هایی که دیدم. (آنتیمد TT)

8. بی پلاس.

9. وقتی داشتیم با هم صحبت می کردیم و بهم گفت می خواد برای سال نوی امسال هم، سرالکسم باشه.

10. (بعدا نوشت) 99/12/24. فول اسپلیت.

 

انگار قرار نیست کسی رو دعوت کنیم، ولی من می خوام دعوت کنم. چون با نوشتن این و مرور کردن سالم واقعا فهمیدم که 99 سال قشنگی بود. فهمیدم آرزوهایی که پارسال این موقع برای سال نو توی وبلاگم نوشته بودم واقعا برآورده شدن. و همه چی می تونست خیلی بدتر باشه. حالا واقعا احساس خوبی دارم نسبت به امسال. با اینکه کار خاصی توش نکردم، ولی خب قشنگ بود. پس دعوت می کنم از: هلن، سولویگ (با اینکه می دونم قطعا نمی نویسه :دی)، عشق کتاب، الی، مائویی، وایولت، ناستاکا، کیدو، آرورا، استیو، غزل، موچی، هانی بانچ، ریحانه، آیامه چان و هرکسی که داره این رو می خونه.