بهار. تابستان. پاییز. زمستان. گل ها شکوفه می دهند. سال نو می شود. ماه ها تغییر می کنند. فصل ها جابه جا می شوند. پادشاهی ها طلوع می کنند و سپس سقوط می کنند. قلم سرنوشت همچنان با سرعتی سرسام آور می نویسد. زمان پیش می رود و پشت سرش را نگاه نمی کند. نسل به نسل همه چیز تغییر می کند. انعکاس شعرهای سروده شده میان ذرات هوا به گوش می رسد. اگرچه امروز کوتاه است، اما آنچه می گذرد جاودانه می ماند. 

بهار. تابستان. پاییز. زمستان. سال ها می گذرند. ماه ها تغییر می کنند. فصل ها جابه جا می شوند. چشم هایی گشوده می شوند و چشم هایی برای همیشه فروغشان را از دست می دهند. و جوانی ما مانند قاصدک رقصنده در باد، می رود و دیگر هیچ گاه باز نمی گردد.