به تاریخ پست‌هام که دقت کردم؛ دیدم دقیقا قبل هر شیمی‌درمانی و بعد از این‌که مطمئن شدم تمام عوارض از بدنم رفتن بیرون و دیگه قرار نیست بخاطر یهویی افتادن هموگلوبینم چهارده روز بستری شم اومدم این‌جا و یه پست گذاشتم. امروز بلاخره تونستم از تخت بلند شم و با دیدن ریشه‌ی موهام مطمئن شدم که باید بگم خداحافظ دایناسورها. پس؛ سلام. :)

+ با این‌که سر امتحان‌های خرداد واقعا اذیت شدم و یه معجزه (بخونین کمک کادر مدرسه) بود که تونستم هندسه و فیزیک رو پاس شم ولی تصمیم گرفتم که دوباره وسط شیمی‌درمانی برم و یه خرداد دیگه رو تجربه کنم. اولش می‌ترسیدم و فکر نمی‌کردم که بتونم چون مدرسه گفته بود که دیگه نمی‌تونه کمک کنه و معلم‌های انسانی رو هم نمی‌شناختم. ولی مشخص شد که اونا منو می‌شناسن و وارد جزئیات نمی‌شم دیگه ولی یه معجزه‌ی دیگه داشتم. :دی این درست‌ترین کاری بود که توی زندگی‌م انجام دادم. واقعا آدم ریاضی نبودم و اون روز که داشتم کتاب‌های ریاضی‌م رو می‌دادم مدرسه خوشحال‌ترین بودم که دیگه قرار نیست اثباتی رو حفظ کنم یا تست گرما و لگاریتم بزنم.

پ.ن: امروز هم قراره با خوشحالی و رضایت کتاب تست‌هام رو بدم بره. *نیشخند*

+ بعد از هفته‌ها پنلم رو باز کردم و 48 تا ستاره واقعا غافل‌گیرم کرد. بهم این امید رو داد که شاید دوباره بیان بتونه مثل قدیم‌هاش بشه. ما هم آدم‌های متفاوتی شده باشیم که هنوز مثل گذشته می‌نویسن. برام لذت‌بخش بود و این فکر رو تو ذهنم انداخت که شاید همه‌چیز از دست نرفته باشه. شاید این‌که سال آخر مدرسه‌ت نمی‌تونی بری مدرسه مهم نیست و این‌که داری همین‌طور وزن کم می‌کنی و ضعیف و ضعیف‌تر می‌شی. هر روز بیشتر از قبل مثل یک مریض. ولی بیان داره مثل سابق می‌شه و شاید تو نتونی؛ ولی می‌تونی بهتر بشی. می‌تونی تلاش کنی. همین که می‌تونی بشینی پشت میزت و اون 48 تا ستاره رو بخونی و جای نوشتن توی چنل‌ت با کیبورد تق‌تقی آبی رنگت توی "خونه" بنویسی؛ نویدبخش اینکه همه‌چیز می‌تونه بهتر بشه.

+ آخرین باری که برای ری نوشته بودم؛ بهش گفتم که هنوز موهام رو دارم. من دیگه برای ری نمی‌نویسم؛ چون ری حالا خیلی نزدیک‌تر از اونیه که بخوای براش نامه بنویسی؛ ولی خواستم بهش بگم که بعد از هفت ماه سفید کامل بودن؛ دارم دوباره مو دار می‌شم. :)

+ اگه ps4 دارین؛ حتما The Quarry رو بازی کنین. آهنگ پایین یکی از سوندترک‌هاشه و حقیقتا زیباترین قسمت این تابستونم بود. (پ.ن: یکم ترسناک و چندشه ولی می‌ارزه.)

 
Thorn in My Side
By Nik Ammar

Magic Spirit